متن ترانه
مستم کن از شراب چشم خود مستم کن
مستم کن بعد از این هر انچه شد مستم کن
حوا جان تو خودت غرور این ادم باش
حوا جان لحظه وسوسه ها یادم باش
مرا رها نکن که من خاطریه ای ادامه دارم
با من بمان که ترسی جز تنها شدن در دل ندارم
بانو جان دلم تنگ است برای تو
بانو جان به سر دارم هوای تو
چشمانت مرا از خودم ربودند
دلبر جان نظر بر دیگری نکن
با من باش ز مردم دلبری نکن
این مردم به لبخند ما حسودند
سرد است مرا در آغوشت بپوشانم
سرد است ز چشم خود شراب بنوشانم
بی تو جهان من شبیه زندان است
بی تو تمام سال من زمستان است
مشاهده بیشتر