متن ترانه
به تو هشدار میدهم برگرد
ای غروبِ همیشگی ای مرد
از همان جا که ایستادی ها
بی تامل شتاب کن برگرد
لج نکن آسمان که با ما نیست
و زمین نیز پوزخندی سرد
تو که بودی و دیدی این تقدیر
چه به روزِ سپیده مان آورد
و تمام غزل سیاهی شد
و صدایم سکوت را خو کرد
به تو هشدار میدهم برگرد
ای غروب همیشگی ای مرد
چقَدَر روز بی صدا مُرد و
چقَدَر شب مچاله شد از درد
باز رُستیم و باز پژمردیم
اف بر این لحظه های زردا زرد
شاید این بغضِ واپسین باشد
واپسین شب نوشت قبل نبرد
و تمام غزل سیاهی شد
و صدایم سکوت را خو کرد
مشاهده بیشتر