سامان علیزاده ماهرانه

خدا اون روز و نیاره که باز بیای
نمیخوام سر غرورت کوتا بیای
برو نمیخوام من دیگه تو رو
خدافظ عشق خیابونی
سر به کوه و بیابون میزارم
بعد تو از خیابون بیزارم
آخه با تو خاطره داشتم توی هر کوچه خیابونی
حق نداری یه روزی یاد من بیفتی
شک نداری مثل اشک از چشام میفتی
مطمئنم یه روزی مثل من از نفس میفتی
ماهرانه دروغای قشنگ میگفتی
شاعرانه تو از قلب مثل سنگ میگفتی
عاشقانه طعنه ها تو بی درنگ میگفتی
عمریو پای چشات نشستمو خیری ندیدم از نگات
زبونم قاصره تعریف کنم از اون چشات
شبا لالایی میخوندی توو گوشم با اون صدات
خلاصه امون امون امون از اون چشم سیات
بعد تو بی اعتمادم به‌ تموم‌ آدما
احساس لاکردار من حرومه آدما
دارم عادت میکنم من به نبود آدما
بعد تو امون امون امون امون از آدما
حق نداری یه روزی یاد من بیفتی
شک نداری مثل اشک از چشام میفتی
مطمئنم یه روزی مثل من از نفس میفتی
ماهرانه دروغای قشنگ میگفتی
شاعرانه تو از قلب مثل سنگ میگفتی
عاشقانه طعنه ها تو بی درنگ میگفتی