متن ترانه
آه که دیدنِ خنده های
تو جانِ تازه ای به قلب من داد
ماهِ من شدی درکنارِ
من کاش بمانی عمری ای پریزاد
آمدی که من حسرتم شود
روزگارِ بی تو رفته برباد
آرزوی من هرچه بود و هست
باحضور تو چه ساده رخ داد
شاعرِلحظه های من جاریِ در هوای من
بی خنده هایت زندگی
جز خستگی چیزی نداشت
صاحبِ قلبِ ساده ام
معجزه ی رخ داده ام
غیرازتو که جانِ منی
این زندگی چیزی نداشت
آنچه بینِ ماست
همچو یک رویاست
هرکجا میروم خانه ام آنجاست
بی تو هرجا روم آخر دنیاست
ردپایِ این عشقِ شورانگیز
برتنِ خواب این کوچه ها پیداست
باتو هرآنچه بدبوده هم زیباست
مشاهده بیشتر