مهدی موسوی، انوشیروان تقوی و رضا تاجبخش احساس

چقدر نزدیک احساست به ترس و بغض هربارم
به این دردی که میدونم به جز تو من فقط دارم

شده گریه شب و روزم دیگه چشمام نمیبینه
همش دلواپست میشم تموم لحظه هام اینه

همش میترسم از روزی که این دلبستگی کم شه
بذار عادت کنم شاید تب دیوونگی کم شه

از این احساسی که دارم از این دلبستگی مردم
چقدر از هم دیگه دوریم من این روزارو نشمردم


عجیبه حالم این روزا شبا تا صبح بیدارم
نمیدونم برای چی تورو اینقدر دوست دارم

چیکار کردی با قلب من که اینقدر با تو درگیرم
من از هیچکی به غیر از تو هیچ احساسی نمیگیرم

همش میترسم از روزی که این دلبستگی کم شه
بذار عادت کنم شاید تب دیوونگی کم شه

از این احساسی که دارم از این دلبستگی مردم
چقدر از هم دیگه دوریم من این روزارو نشمردم
من این زخمارو نشمردم