متن ترانه
خنده بر لب میزنی دل میرود ای جان
در خم گیسوی تو دل میشود حیران
دل ز دستم میرود وقتی نگاهم میکنی
هرچقدر داغونه حالم رو به راهم میکنی
قلب من باهر تپش عاشقترت هی میشود
در دلم میگویم هرشب ای خدا کی میشود؟!
من و تو ، ما بشویم مرزی نماند بین ما
من ندیدم تا به حالا عاشقانی عین ما
حال من دست شماست قلبم شده ماتت
جان من وصل شماست قلبم به قربانت
دل که دلدارش تو باشی درد دل در دل ندارد
آن نگاهت میتواند از دلم مشکل درارد
من که سر مستم از عشقی که به تو دارم
ساده میگویم که به عشق تو بیمارم
تو طبیب دل بی تاب و تب تنهایم باش
تو مسیر پروازم تو بیا پرهایم باش
من به تو محتاجم و تنها تورا دارم
من به آن چشمان زیبایت گرفتارم
هیچکس در دل به جای تو نمی آید
گر نباشی پیش من مردن مرا شاید
گر نباشی تو،مرا مردن فقط باید
حال من دست شماست قلبم شده ماتت
جان من وصل شماست قلبم به قربانت
دل که دلدارش تو باشی درد دل در دل ندارد
آن نگاهت میتواند از دلم مشکل درارد
من که سر مستم از عشقی که به تو دارم
ساده میگویم که به عشق تو بیمارم
تو طبیب دل بی تاب و تب تنهایم باش
تو مسیر پروازم تو بیا پرهایم باش
مشاهده بیشتر