نیما ناشناس بد میشم

ذاتم بی شیله پیله م معمولاً
تغییر میکنم مقابلم نمک به حرومن

خان زاده بودن احترامی نیست
از این به  بعد باید غربت باشم

دل رحیم سریالی زدن ذوقم
از این به بعد باید خنجر از پشت باشم

نتیجه وفاداری تنها شدنم
باید مثل بقیه بزن درو شم

آبروداری نتیجه ش رسوایی
از این به بعد فقط لاشی بود

نتیجه یه رنگی دو رنگی دیدم
نقاب رنگین کمونی میزنم

چشم درویش واسه منگلاس
دخترا از دورا دور دید میزنم

پول کارگری حرومه زود میپره
مثل آقازاده ها کش برم بپرم کانادا

مهربونی چه کارم همش سو استفاده
عین هو سگ پاره میکنم

گور پدر کاسب و خوش نامی
مغازه محل جذبه داف پایه

هیچی نیست باب میلم
همه چراغ قرمزا رد میشم

دیش استانی از جا میکنم
هاتبرد و بدون سانسور می بینم

اگه به درخواست احساسم نه بگی
متنفر از آدامس سیگاری میشم

درگیر میشم چپ نگا کنی
پای دیه و زندان ش وایسادم

وقت بی پولی همه جوره کوبیدینم
مایه دار شم جواب لبخند برج زهره مارم

تیپ پارچه ای مختص کمبودیا
تیپ اسپورتم بگین غرب زده س

وقت سختی نبودی کنارم
روز خوشی نمی پرسم کدوم گوری

دلتنگیم دستات جیبت رفتی
برگردی جفت دستات می شکنم

زخم کاری روابطم اکثرا
راه بازه نمی پرسم چرا فقط هری

هر که نخواستم ترکم دائم
حذف از سطل آشغالی مغزم

پراید لوله میکنم انگار بی ام دبلیو سوارم
یه شهر عاسین ماشینم تابلوتر از خودم

بخشیدم گذشتم از خطا خندیدن
انتقام میگیرم از صغیرو کبیر

خوب بودم ذاتا بد شدین
بد میشم تا شما خوب نشدین

رفتارم انعکاس رفتارتونه
دور بزنی من دایره میزنم