متن ترانه کامبیز جمشیدی به نام چای تلخ

چای تلخ روزگارو میشه با نبات چشمای تو سرکشید یه روزی
توی تاریک خونه ی غمای دنیا میشه شمع باشی بتابی و بسوزی

من به دستای تو خوشبینمو،توو چشم تو میبینمو
با هر نفس آینده رو با عشق تو می سازم

دل به رویای تو میبندمو ، با شوق تو میخندمو ، از عطر نفس های تو گل میکنه آوازم

اگه ریشه هاش توو خاک باشه درخت جوونه میده
هر کی مهربون باشه جوابشو زمونه میده

وقتی شب با همه ی تاریکیاش یه ماهی داره
واسه خوشبختی یه روزی هر کسی یه راهی داره

من به دستای تو خوش بینمو، توو چشم تو می بینمو، ...

با هر نفس آینده رو با عشق تو می سازم

دل به رویای تو می بندمو با شوق تو می خندمو
از عطر نفس های تو گل می کنه آوازم