حسین اریال همینه که هست

نگاتو ندزد ازم چون من رو توءِ چشام
میتونم بگم دوست دارم ولی اگه بخوام
پس اگه ناز کنی تو...منم خوب بلدم
ولی ازت خوشم اومده که در صددم

که به تو بگم نمی تونم ازت چشم بردارم
پس بیا جلو چون من حوصله و حس ندارم
شاید زیادی مغرورم ولی همینه که هست
تو هم کوتاه بیا اگه نمی خوای بدیم از دست

می دونی که می خوام باشم با تو
ولی اگه واکنی اون اخماتو
چرا زول زدی به جلوی پاتو
منو نگاه کن حرف میزنم باتو

نمی تونم ازت چشم بردارم
شاید برات عجیب باشه رفتارم
پس اگه ناز نکنی می مونیم با هم
تو ملکه و من پادشاهم

نه اینقدری خوشم میاد از استیلت
حس میشه اسپیدش ضربان قلبم
من یه نمه عمداً دارم خرابت میشم
می خوام بینم اصلاً دربست چند قلبت

هرچند بهت علاقه دارم
ولی علاقه بازم علاقه ست و
عقل نیست و منطق
پس نگو بس نبود از همون اول
رابطه عشقم بهت

آخه دستمو بهت دادم و به جاش گرفتم قلبت
کاریم نداشتم چی گذشته  بودن قبلت
با کی بودی که همیشه لیلی به لالات بود
ولی حیف که روزای قشنگ گذشتن زود نه

اینجا بازارِ بورس اوراق عشق نیست
حریفت منم که دادنم به بهشت بیست
بمون ولی بدون نیستن خریدار عشوَت
ولی شاخ بشی نمی خوام
خاکی باشی عشق است

می دونی که می خوام باشم با تو
ولی اگه واکنی اون اخماتو
چرا زول زدی به جلوی پاتو
منو نگاه کن حرف می زنم باتو

نمی تونم ازت چشم بردارم
شاید برات عجیب باشه رفتارم
پس اگه ناز نکنی می مونیم با هم
تو ملکه و من پادشاهم

تو خیلی خوبی و من رو توءِ چشام
نمی دونم بیام جلو یا بشینم سر جام
شاید مثل تو پیدا شه کلی بازم
ولی به خاطره همینه که سخته واسم

که به تو بگم نمی تونم ازت چشم بردارم
پس بیا جلو چون من حوصله و حس ندارم
شاید زیادی مغرورم ولی همینه که هست
تو هم کوتاه بیا اگه نمی خوای بدیم ازدست

می دونی که می خوام باشم با تو
ولی اگه واکنی اون اخماتو
چرا زول زدی به جلوی پاتو
منو نگاه کن حرف میزنم باتو

نمی تونم ازت چشم بر دارم
شاید برات عجیب باشه رفتارم
پس اگه ناز نکنی می مونیم با هم
تو ملکه و من پادشاهم