آریا امجد دلی که بشکنه

شنیدم که یکی میگه
تو داری با یکی دیگه

دل و قلوه به هم میدین
به هم دوسِت دارم میگین

من و تو دَس تو دس بودیم
برای هم نفس بودیم

چی شد ازم بریدی و
یهو پا پس کشیدی و

گذشتی تو از احساسم
نذاشتی حرمتی واسم

گذشتی راحت از عشقم
منُ کردی اسیر غم

دلی که بشکنه آهش
می ره دنبالِ همراهش

یه جایی راتُ می بنده
به گریه ی تو می خنده

تویِ دنیایِ بی رویام
تو بودی همه ی دنیام

به غیر از تو نمی دیدم
تو رُ من می پرستیدم

تو تب می کردی می مُردم
جایِ تو غصه می خوردم

دلتُ مهربونیم زد
ببین چی به سرت اومد

همونی که برایِ اون
چشامُ کردی غرقِ خون

تو رُ تنها گذاشت و رفت
یکی دیگه رُ داشت و رفت

نه منُ داری نه اونُ
نه خورشیدُ نه بارونُ

تو که عشقُ نمی دونی
همیشه تنها می مونی

دلی که بشکنه آهش
می ره دنبالِ همراهش

یه جایی راتُ می بنده
به گریه ی تو می خنده