متن ترانه
بوسیدمش در جادههای مُردهی بیروح
بوسیدمش در کوچههای پشتِ لیلاکوه
بوسیدمش هی زیر هر ابرِ کبودی که
توی خیابانهای خیسِ لنگرودی که
بارید از من، مثل ابر خسته از باران
بارید از من، تا خودِ استخر لاهیجان
خندید با من، در جدال گرم بازیها
خندید با من، به تمام حال و ماضیها
خندید با من، در مسیر رفت تا برگشت
خندید با من، در تمامِ پارکهای رشت
بوسیدمش در کافههای خستهی در راه
بوسیدمش از غم جلویِ درب دانشگاه
بوسیدمش در رودسر، بر ماسههای داغ
بوسیدمش در شهر، بعد از خوردنِ شلاق
مشاهده بیشتر
به امید روزهای داغ تر برای ایشون