بهرام میقاتی مشتی

هعی چقد تنها شدم
دلم تنگ شده واسه خودم
حیف قلبی که من به تو دادم
آخرش دیدی رفتی تو هم
بابا مشتی
ما که تورو دوست داشتیم و رفتی
یه روز میفهمی
کیو از دست دادی و رفتی
اونموقع تو هم نداری حرفی

من که حرفم حرف تو بود
بگو چی شد نساختی با من
من که دنیامو میدادم
دوباره بهم بگی دوستت دارم

یادم نمیره
اون قول هایی که بهم دادی هیچوقت
یادم نمیره
دستمو گرفتی گفتی عشقم
خوب و بد باشی بات میسازم
آخه جونمو پات میذارم
اما تهش بام بازی کردی
کاری کردی من ببازم