سلامیر و شایان نبینم

امشب و نده گیر هی
بزار نبینم که میره
دل من ازت که سیره
داره میره دیگه چشات
نمیبینه هر چی که ساخت
میمونه یه رویا یه خواب
میمونمم من هر بار به یاد تو
———
اینم یادگاری خوبی کاش منم
اون سیگار دستت تو بگی کام ازم
نمیشه حس و زوری کاشت اصلا
کاشتم که خشک شد ریشه هاش از هم

یهو دور شد دلا
شب تنهایی و تو مغزم صدات
میلرزه دستم چرا
اسمت میاد من و محو یادت

الان خونمون ساکت
بشیم دور از هم تا کی
چشمام ، به صورتت وا شه
خورشید منی ، گرمی دستاته

نمیخوام بشه محال واسم اینا
پای عشق بوده اگه تقاص دادم زیاد
نفس بکش هوات واسم سیگار
من مست تو ، تو شراب بازم بیار
——
امشب و نده گیر هی
بزار نبینم که میره
دل من ازت که سیره
داره میره دیگه چشات
نمیبینه هر چی که ساخت
میمونه یه رویا یه خواب
میمونمم من هر بار به یاد تو
———
میشه یه روزایی زندگی تلخ تر قهوه ی صبحت
سخت میره کلش
میره از یادش هر چی حرف تو روم زد
پاک میشه هر دفعه قولش

تو این روزگار من بدم
تو سنگ انداختی شیشه رو من زدم (لحن)
ولی میدونی از اولم
این قلبم حرفی ننداخت از قلم

توی عطرت
من
غرق چشم و صورت مستت
تا یه لحظه
تش
وصل بشم به نور که تو ابر

یه قدم بزار سمتم
میبینی
کل جون تو دستم
میبازم
کل روز هر شب
قول میدم
لج نکنم اصلا
——-
میرم جلو این قصه رو
بفهم تو حال و حسمو
کجایه راهی پس بیا
کامل کن قلب نصفمو