سلمان انصاری گریه کردم

نمیدونی چقد
از اون بارون به بعد
برای هردوتامون گریه کردم
شبی که مردمو
زمین میخوردمو
مثل مرد زیر بارون گریه کردم
گریه کردم
گریه کردم
قلبمو بارون میزنه آتیش
لعنت به اون باعث و بانیش
باشه باشه چیزی نمیگم
من فرق کردم من یکی دیگم
متنفرم از شب بارونی
از حالی که فقط خودت میدونی
عمرمو برگردون اگه میتونی
دردامو کی میفهمه
بدبینم بعداز تو نسبت به همه
اخه تقصیر تونیست تقصیرخودمه
فکرمیکردم فرق داری توباهمه
دنیابدجور بیرحمه
قلبمو بارون میزنه آتیش
لعنت به اون باعث و بانیش
باشه باشه چیزی نمیگم
من فرق کردم من یکی دیگم