محمد کلانی عزیزم

واست میمیرم آسون و راحت، ولی برام تب نمیکنی!
از اونا که الان باشونی جامن، بدون تهش ضربه میخوری!
نیست مثه من کسی بهت حواسش، نمیکنه کسی روحت و نوازش و ته قصه ات،تلخ تلخه، دلت نمیخواد که بفهمه!
.
.
قلبم بهت میگه میره، بیا و پیشم برگرد!
یه روز میای که دیگه دیره، اون روز من
نیستم اصلاً!
زندگیت میشه سرد و یکنواخت، همین بدترین تنبیه برات و ته قصه ات تلخ تلخه!دلت نمیخواد که بفهمه!
::
نمیخوام ماه آسمونم بگیره!
نمیخوام تو چشات رنگ عشق بمیره!
روزی و میبینم، که میای ولی من، رفتم تا همیشم!
آی عزیزم! وای عزیزم!
::
توی فکر و توی قلبم، بالاترین رده تویی!
کلی عشق بهت هدیه کردم، ولی ازم تو زده شدی!
بی عشق میشی خشک و پژمرده، یه افسرده که کلی دست خورده!
ته قصه ات تلخ تلخه...دلت نمیخواد که بفهمه...
.
.
آی عزیزم وای عزیزم
::
نمیخوام ماه آسمونم بگیره!
نمیخوام تو چشات رنگ عشق بمیره!
روزی و میبینم، که میای ولی من، رفتم تا همیشم!
آی عزیزم!
وای عزیزم!
::
توی راه اشتباه فرق نداره آهسته داری میری یا سریع! چون به هر حال به مقصد نمیرسی!