مسلم دهقانی حسرت

دوری ازم اما عطر تو نزدیکه
تو انتخابمی ولی من اشتباه کردم
دلیل سر دردم باعث هر دردم
از وقتی تو رفتی پاییزه هر فصلم
تیک تاک این ساعت هر روز میکوبه
حالم رو ببینی حرفی نمی مونه
پرسه زدم بازم توی همون خیابون
خاطره ها هستن ولی تو نیستی دیونه
باز پشت این پنجره مو بارون میزنه
عکست کنارمه ولی حرفی نمیزنه
شبا منو حسرت لعنت به این چرخه
حتی تو سابق حالم رو نمیفهمه
نفرین نمیکنم تورو اما چه بی منطق
ساده گذشتی از منو زدی زیر حرفت
دلهره‌ی دیدن تو موهامو سفید کرد
این قلب تاریکت مدیونه به این مرد
صد بار بهت گفتم نرنجون منه تنها رو
من که کسیو ندارم بهش بگم دردامو
دریغ کردی حس خوب عاشقی از من
دورتو خط کشیدم رسیده وقت رفتن
باز پشت این پنجره مو بارون میزنه
عکست کنارمه ولی حرفی نمیزنه
شبا منو حسرت لعنت به این چرخه
حتی تو سابق حالم رو نمیفهمه