مسیح خسروی سوختن

خیلی سخته کسی که دوسش داری پیشت نباشه
خیلی سخته زیر بارون باشی و دستاش نباشه
خیلی سخته که چشاش، جلو چشات، باشه و اون خودش نباشه
بسه دوری، بسه سوختن، بسه نابودی عاشق
بسه از فقر و نداری بشکنه قلب یه عاشق
بسه پا رو دل بزاریم
با توام ای همه خوبی
تویی که معجزه سازی
واسه دردای یه عاشق وقت نداری
چی میشه کسی که قلب عاشقی داره توسینه
بسوزه تمام خواسته هاش یه عمر وسط سینه
پس تو کجایی، پس تو کجایی؟
بسه دوری، بسه سوختن، بسه نابودی عاشق
بسه از فقر و نداری بشکنه قلب یه عاشق
بسه پا رو دل بزاریم
آخه تا کی
با توام ای همه خوبی
تویی که معجزه سازی
واسه دردای یه عاشق وقت نداری
چی میشه کسی که قلب عاشقی داره توسینه
بسوزه تمام خواسته هاش یه عمر وسط سینه
پس تو کجایی، پس تو کجایی؟