متن ترانه
نرو...
نرو بی کسیهامو جارش بزن
تو گوشت کی خونده کنارش بزن
تو دیونه بودی و عاقل شدی
تو قاب کی یک ماه کامل شدی
فقط اومدی دل هوایی کنی
بگی که خدایی ،خدایی ...کنی
منو دست شبها نزارو برو
تو غمهاو تبها نزارو برو
سپردی منو دست بارون شب
نوشتی که رفتم نمیام عقب
نوشتم که داغون داغون شدم
نوشتی رفیق غریبون شدم
تو زندان چشمات اوین منی
بتو مومنم ختم دین منی
میون همه لاعلاجان درد
چرا عشق شد سهم این کهنه مرد
نشستی تو ساحل در آرامشی
من اما فقط توی جنگ و نبرد
سکوتی شدم، تا صدایی نیاد
کسی این شکستن رو درکش نکرد
سپردی منو دست بارون شب
نوشتی که رفتم نمیام عقب
نوشتم که داغون داغون شدم
نوشتی رفیق غریبون شدم
تو زندان چشمات اوین منی
بتو مومنم ختم دین منی
میون همه لاعلاجان درد
چرا عشق شد سهم این کهنه مرد
شاعر.محسن رضایی
مشاهده بیشتر