گروه فریاد دنیای دنا

خیابونا کوچه ها عابرای سرد و عبوس
چراغا قرمز و سبز آه پر از ناله و سوز

نگاه سرد و بی امید صدایی که نداره نا
یه دختر پاک و نجیب به اسم زیبای دنا

کاشکی دردا دل بکنن از دل و دنیای دنا
حسرت نمونه تو دل کوچیک و زیبای دنا
کاشکی هوا آفتابی شه غم جهانش آب شه
خورشید بازم برگرده به دنیای زیبای دنا

تو پایتخت سرب و دود یه دختر تنهایی بود
خنده براش پر از ضرر گریه براش بود پر سود
گریه و سود

پشت چراغ گل میفروخت چشم به مغازه ها میدوخت
تو حسرت آرزوهاش هر لحظه آب میشد میسوخت

رویاهاش میسوخت

هفت تا بهار دخترک گذشته با غصه و غم
زیر بار این زندگی پاهای خستش شده خم
غصه و غم

فکرش پیش مدرسه بود پیش کلاس و بچه ها
واسش شده یه آرزو بوی کلاس و نیمکتا
کلاس و نیمکتا

کاشکی دردا دل بکنن از دل و دنیای دنا
حسرت نمونه تو دل کوچیک و زیبای دنا
کاشکی هوا آفتابی شه غم جهانش آب شه
خورشید بازم برگرده به دنیای زیبای دن