متن ترانه
جانا
ای وای ازین چشمانت بردی آرامش جانم
من تاب ندارم که دگربی تویک لحظه بمانم
دردیست دراین سینه که تو هستی درمانش
من برای رخ ماهت میزنم به آب و به آتش
جانا جانا تو چه میدانی در دل چه حسی
به تو دارم
باید باشی جای من تا که ببینی چقدر
بی قرارم
جانا جانا تو چه میدانی در دل چه حسی
به تو دارم
باید باشی جای من تا که ببینی چقدر
بی قرارم
عشق دردیست که درمانش توایی
فراغیست که پایانش توایی
جانا
پرده بگشای از رویت
شده ام عاشق
عاشق پیچ و خمه مویت
جانا جانا تو چه میدانی در دل چه حسی
به تو دارم
باید باشی جای من تا که ببینی چقدر
بی قرارم
مشاهده بیشتر