مصطفی خانی جدایی

برف تو دست من آب شد
نقشه هام نقش برآب شد
خونه ای که ساخته بودیم
دیدی آخرش خراب شد
ساحل امن تو دیگه
با من از جدایی میگه
تا اومدم حرف بزنم بات
گفتی باشه یه وقت دیگه
هر دفه با هر بهونه
گفتی مراقب تو نیستم
میدونم کم کاری کردم
ولی موافق تو نیستم
کاشکی اینو میدونستی
من مقابل تو نیستم
دل من تنگ شده بازم
گریه هام خیلی شدیده
من که اینجوری نبودم
این گریه ها ازم بعیده
آسمون و مه گرفته
کسی ماهم و ندیده
چی سرم آوردی
خودم و نمیشناسم
خیلی زود رنج شدم
ولی مهم نیست واسم
تقصیر دوتاییمون بود
جدایی اجباری
بهونه هاتم کم نیست
با حرفای تکراری
هر دفه با هر بهونه
گفتی مراقب تو نیستم
میدونم کم کاری کردم
ولی موافق تو نیستم
کاشکی اینو میدونستی
من مقابل تو نیستم
دل من تنگ شده بازم
گریه هام خیلی شدیده
من که اینجوری نبودم
این گریه ها ازم بعیده
آسمون و مه گرفته
کسی ماهم و ندیده