مهدی گوران و حسین گوران دقیقه ها

من آخر این راهو دیدم
من توخیالت از خواب پریدم
من دارم با دل تنگی میرم
زیربارون تو تنهایی
به این حال خودم خندیدم

دقیقه ها میگه
اون نمیخواد دیگه
بمونه کنارمن
آره به یاد من
عشقمو جار زدم
به درو دیوار زدم
بمونه پیش من
آره کنار من

حواست نبود به حرفام نموند چیزی از اشکام دارم
چشمامو میبندم هی مثل دیوونها میخندم
همه روزا برام تاریکن آخه اون باهام کاری کرد
منم شدم یه آدم تلخ مزاج چطور عشقمو چطور عشقمو کرد حراج
ازاولشم نخواستی بمونی تا از همه زده شم
پیش همه عالم من اون آدم بده شم
میدونستم نمیمونی میری تهشم
از اون روزامون چیزی نموند بجز قاب عکس دوتامون
منو یادگاریت بدجور میکنه داغون
یاد حرفایی که میزدی زیر بارون تو خیابون

دقیقها میگه
اون نمیخواد دیگه
بمونه کنار من
آره به یاد من
عشقمو جار زدم
به درو دیوار زدم
بمونه پیش من
آره کنار من

حواست نبود به حرفام نموند چیزی از اشکام دارم
چشمامو میبندم هی مثل دیوونها میخندم
همه روزا برام تاریکن آخه اون باهام کاری کرد
منم شدم یه آدم تلخ مزاج چطور عشقمو چطورعشقمو کرد حرا