حسین تکرو میباره بارون

زندگی یادم رفت، بعد تو پیر شدم
مثه کشتی شکسته، من زمین گیر شدم
دیدم از دور تورو، خنده رو لبهات بود
اما افسوس جای من، غریبه ای همرات بود

میباره بارون خاطره هامون زنده میونن زیره یه چتر
خبری از تو ندارم اما میزنم بیرون بدون چتر

پر پروازمو از من گرفتی
همه دنیارو دنبال تو گشتم
نموندی پای من از وقتی رفتی
اسیر خاطراتت تو گذشتم
میاد اون روز برگردی با چشمای خیس
ببینی هیچی مثله گذشته نیس
از پنجره منو اونو ببینی باهم
کسی که جات اومده بی وفا نیس