متن ترانه
قایق های کاغذی
پرسه های روی اب
پشت خنده های شب
مصنوعیه این نقاب
پشت میکنن به هم
تا که زندگی کنن
غرق میشن یه روز
زیر پرسه های شب
پشت پرده های شهر
مسمومه این هوا
گریه میکنن همه
اما و سرد و بی صدا
ادما فقط میان
تجربه بشن یه روز
سخته باورش ولی
حقت این نبود هنوز
باورای کاغذی
حرفای بی هدف
انگاری با عصا
راه میری روی برف
هیچکی نیس بهت بگه
رسمش این نبود ببین
عمرت گذشت فقط
پای حقیقت بشین
پشت پرده های شهر
مسمومه این هوا
گریه میکنن همه
اما و سرد و بی صدا
ادما فقط میان
تجربه بشن یه روز
سخته باورش ولی
حقت این نبود هنوز
مشاهده بیشتر