Jab God لعنت

شبا دوازدهو که میگذرونه عقربه هه
میکنم یادت و همش میگه این عقلم بهم
بگیرمت دوباره یادم میوفته نیستی
میذارم تلفونو بلند میگم لعنت بهت
لعنت به دل خودم که میگفت غیر تو نه
شدم یه چته مفرد نمیخوام گله کنم
چون هر چی ضربه خوردم از همین دله خوردم
من هرچی ضربه خوردم از همین دله خوردم
لعنت به تویی که بعد تو حال و روزم اینه
به عکس دو نفرمون که حالا رو زمینه
لعنت به هرچی سایه ی دوتایی رو زمینه
لعنت به خاطره ، لعنت لعنت لعنت لعنت
این همه روز میره ، شب میره ماه میره
به خودم میگم حتما اسمت هم از یاد میره
همش جلو چشمی لعنت به تصویرت
هرکی میبینتم میگه داره از دست میره
لعنت بهت که بعد تو یه ردیه شلختم
لعنت به عطر تنت که نپرید از تختم
لعنت به تویی که با کارات یه کاری کردی
تا عمر دارم درگیر شب و روزای سختم