آناچیندا دردای مخفی

دوباره همه حرفارو شنیدم
به روم نیاوردم فردارو که دیدم
نا امید شدم ا همه مسیرا
گفتم تنهایی به هیشکی من جاتو نمیدم
جز تو به هیشکی حرفامو نمیگم
جز تو با هیشکی من آروم نمیشم
بغض و اشک تنها دوستای منن
به هیشکی جز دوستام دردامو نمیگم
چون همه رفتن و دوستی نمونده
چرا خوشیا باید به این زودی تموم شه
چرا باید با یه
این همه معرفت و خوبی حروم شه
همه رفتن و دیگه رقیب ندارم
با اینکه حتی دشمنا بودن عزیز برا من
فقط دلم میخواد آروم باشم
منی که دارم میمیرم همین الانم
تهش من موندمو حرفای منفی
آره من موندمو دردای مخفی
یه مشت تو عکسای شخصی
که پخش شه هم دیگه نداره فرقی
من موندم با حرفای منفی
من موندم با دردای مخفی
من موندمو نامردای افعی
که نداشتن جز ما در واقع سقفی
ورس2
کل عمرمونو سقف بقیه بودیم
خرابمون کردن آخر ولی رو سر خودشون
کاری کردن که دارم حس بدی به خوبی
همه اگه نابود شدن تو کم نیار تو بخون
بخون از غم بخون از درد
بخون از تنهایی بخون از مرگ
بخون از هر چی که داشتیم و دادیم رفت مفت
از اونا که ول میکنن مارو تا میشن جفت
آخه دایی بدجوری حال هممون بده
انگا دزد هرچی داشتیم و ازمون زده
ما پیر شدیم سوختیم ولی خب
تو جوونیتو نه ارزون نده
تو هر کاری کنی حق داری
تو سرت زدن خواستی کنی هر کاری
حاجی ما با همه فرق داریم
دورمون شلوغ ولی خیلی تنهاییم
تهش من موندمو حرفای منفی
آره من موندمو دردای مخفی
یه مشت لاشی تو عکسای شخصی
که پخش شه هم دیگه نداره فرقی
من موندم با حرفای منفی
من موندم با دردای مخفی
من موندمو نامردای افعی
که نداشتن جز ما در واقع سقفی
ورس3
دیگه از خودتون رویاهاتون بیزارم
یه گوشه تو خونه تنها بی حس بیکارم
به آدمای دورم یه سر نمیزنم ولی
اسم این نفرت و عشق میزارم
الان فقط میخوام تو خیابون بزنم قدم
زیر اشکای آسمون اشک بریزم
خاطرات تلخمو پاکشون کنم
بکنم یه ذره از این خستگی کم
میخوام نامه آخرمو
با جوهر چشمام بنویسم
ولی خب یه ورق دو ورق نی
یه کتاب حرف داره چشه خیسم
میخوام بنویسم که جواب خوبیو
اینجا هر کسی با خوبی نمیده
یه جاهایی خوبی کردن جرمه
میدونی چون مغز یه سریا کوچیکه دیگه
اوترو
یه جاهایی هم باید با خوبا برخورد شه به خاطر خوبی بیش از حدشون