امرضا بدون تو

همه چی تو یه روز به هم خوردش
میخواستی بریو منم بشم قفلت گفتی بذار برم
نخواستم که حرفارو بعد تو بگن پشتت
تقصیر منه هرجایی میرم
میفهمم بدون تو فردا نی پس
دنباله جوابم که چرارفتی تو
ندیدم مثل تو هرجا میرم
بدون تو ثانیه ها هدر رفتن
دستای این شهر اینجا همش سردن
از عشق بحث میشه فقط میگیره خندم
بدون تو شادی نیست فقط غم هست
یادته قدم زدنارو روزای بعد فقط سهم ما شد
بگو یادته چند روزه رفتی بم نگو دیگه اصلا نبودت سخت نی پس
نبودت سخت بوده کم بودت درد بوده هر روزش سرد بوده خب درونت تلخ بوده
حرف اسمت تتو رو دستم قول دادم کسی جاتو نگیره اصلا
بدون تو ثانیه ها هدر رفتن دستای این شهر اینجا همش سردن
از عشق بحث میشه فقط میگیره خندم بدون تو شادی نیست فقط غم هست
یادمه تکست آخرت بم توش گفتی که من خب مریضم
ولی خب عشقت با منه که این همه روز گذشت من خوش ندیدم
هنوز یادمه من خدافظیاتو شب آخر نکردیم ما خدافظی تا صبح
یادمه بعد 9 ماه هنو فکر میکنم کی کجا میره با تو هیی
نمیدونم تورو از کی بخوام دست خودته یا که تقدیره ها؟
من له شدم برعکس تو شاید اشتباه بوده خب تصمیم ما
حق با توعه تو میخواستی بری من الکی هر روزو کش میدادم
خب نمیشه که وقتی که حس نباشه پس بیخودی هنوز بهت حسی دارم
قبول میکنم مشکل از منه منم یه جاهایی اشتباه کردم
ولی نخواستم که اینجوری بشه هرکاری کردم بوده اشتباه اصلا نخواستم بیوفته اختلاف بعدا که بپاچه واسه همیشه عشق ما از هم
ندیده بود دنیا مثل ما هرشب از اونایی بودیم که توی قصه ها هستن
کم نمیشه این تنفرت نسبت به من میبینی فقط خودت تو
دوییدم واسه فقط خودت گفتی بهم میزنم تمرکزت تو
آرزوم بود همه چی برعکس میشد دوست دارم به من همش میگفت
اینو یه کادو از من برا تولدت با این که بعدش میشه خب تمسخر تو