ایمان ثانی کافه نادری 2

میخوام برات بگم از اون قدیما
از اون کافه سوسن و عشقم فریبا
میخوام برات بگم از لاله زار و
از اون قول و قرار و بچه حالا
آره ناز داره زیاد عشوه کم کن زود بیا
آره ناز داره زیاد عشوه کم کن زود بیا
حالا من که مستم عرق دادی به دستم
حالا من که مستم عرق دادی به دستم
برات هی قر میدم هی قر میدم آواز میخونم
برات هی قر قر قر آواز میخونم
پنج سین عرق پنج گرم کالباس رد کن بیاد رو میز عباس
هیچی نداره لذت نون و پنیر رو نون پنیر
روآره ناز داره زیاد عشوه کم کن زود بیا
آره ناز داره زیاد عشوه کم کن زود بیا
وای بفرما زدی منم جا زدم نگام به کلاهم بالا زدم
از اون زیر نگام چشمات و دیدم
مثل اون جفت چشات هیج جا ندیدم
از اون زیر نگام چشمات و دیدم
مثل اون جفن چشات من ندیدم
آره ناز داره زیاد عشوه کم کن زود بیا
آره ناز داره زیاد عشوه کم کن زود بیا
نامهربونی نمیخواهی بدونی که عشقت ما رو کشته
تیر نگاهت دوتا چشم سیاهت مثل آلو درشته
یادم نمیره اون شب تو کافه کردی با عشوه مارو کلافه
هی با فری لاس میزنی چشمک به عباس میزنی
هی با فری لاس میزنی چشمک به عباس میزنی وای
نامهربونی نمیخواهی بدونی که عشقت ما رو کشته
تیر نگاهت دوتا چشم سیاهت مثل آلو درشته
برانکارد بیارید من و توش بزارید
که من خورد و خمیرم همین الان میمیرم
که من خورد و خمیرم ببین دارم میمیرم
آره ناز داره زیاد عشوه کم کن زود بیا
آره ناز داره زیاد عشوه کم کن زود بیا