متن ترانه
خیال عاشقی گرفته تمام جانم
جنون تو دگر رسیده به استخوانم
بدون تو من چگونه باید زنده بمانم
ای وای ای وای من دنیای من
رفت از کنارم بیقرارم
ای وای این دلشوره ها بر من چرا پایان ندارد
نمیتوانم دگر بمانم
تابو توان من دگر به لب رسیده
همین که رفتی احساس کردم
رنگ از رخ هر دو جهان من پریده
ای وای ای وای من دنیای من
رفت از کنارم بیقرارم
ای وای این دلشوره ها بر من چرا پایان ندارد
مشاهده بیشتر