توحید ناصری زلزله

چشم ابرو مو مشکی من
دارو ندار این دلم
بیا دلم تنگ برات
واسه کی میخندی الان

بیا منو صدا برن
صدام بزن بگم جانم
خودت گفتی صدات زدم
فقط باید بگی جانم

آروم آروم زلزله کردی تو دلم
بیا بشو ناجی من
من که تورو نمیشناختم
تو اومدی توی دلم
حالا شدی شاه دلم

آروم آروم زلزله کردی تو دلم
بیا بشو ناجی من
من که تورو نمیشناختم
تو اومدی توی دلم
حالا شدی شاه دلم

اهای خونه خراب کن
اهای زیبای بی دل
بیا دلم گرفته
بیا لعنت به این عشق

دلم ارث بابات نیست
چرا حرفات یادت نیست
همش خودت میگفتی
یا تو یا کلا هیشکی

آروم آروم زلزله کردی تو دلم
بیا بشو ناجی من
من که تورو نمیشناختم
تو اومدی توی دلم
حالا شدی شاه دلم