حامد جعفری کنج ویرانه

بر هدف خورده تیر آه من
از طبق تابید قرص ماه من

ای سر خونین ،یک تبسم کن
یا تبسم کن یا تکلم کن

این دل شب باش ، هم سخن با من
گشته ویرانه از رخت گلشن
مرحبا بابا ، چشم ما روشن 2


من تورا خوانم ، توصدایم کن
من تورا دارم، تو دعایم کن

کن نگه ای ماه بر عزاخانه
من همین جام در *کنج* *ویرانه*

بر هدف خورده تیر آه من
از طبق تابید قرص ماه من

ای سرم شبها روی دامانت
یاری ام کن از لطف و احسانت

جان به قربان صوت قرآنت
از چه بشکسته در دندانت

تاسرت گیرم، بر روی دامن
رفته بودی در خانه ی دشمن

مرحبا بابا چشم ما روشن 2