حسن خداشناس رسوا

وقتی اشکات میریزن روگونه هات،وقت گریه ی منم سرمیرسه
همه ی ترانه هام زخمی میشن،انگاری دنیابه آخرمیرسه
وقتی دلگیری وغمگین دلت،اونکه ازغم تومیمیره منم
من همیشه واسه خوشبختی تو،سنگ این عشقوبه سینه میزنم
اگه این روزادل خسته ی توهمنشینه دل تنهام نمیشه
اگه تنهائی رودوست داری منم
میرم واینوراپیدام نمیشه
میرم و یه گوشه تنها میشینم حتی شبها توی خوابت نمیام
دیگه دستای تورونمیگیرم کاش بدونی که چقدرسخته برام
امایک لحظه اگه دلت گرفت ،یادوباره خواستی رسوام بکنی
اگه برگردی کناررازقی میتونی دوباره پیدام بکنی
اگه این روزادل خسته ی توهمنشینه دل تنهام نمیشه
اگه تنهایی رودوست داری منم میرم واینوراپیدام نمیشه