متن ترانه
برگرد عقب گمت میکنن این سالها
عاقبت خول شدم تو این بوسه های
این شهر بد پر شده همه آرزو ها
خوب و بد برگرد عقب
چشمام چیزی ندید وقتی نگاشو دید
بسته شد به هم پاره شد دلم
مرده بود و جون گرفت تا چشماشو دید
تسلیم میشم یا میجنگم با این توده ها
سرخوشم به آغوش سرد این کوچه ها
آسایشم شده گریبان پیچکها
تنهای من برگرد عقب
چشمام چیزی ندید وقتی نگاشو دید
بسته شد به هم پاره شد دلم
مرده بود و جون گرفت تا چشماشو دید
مشاهده بیشتر