رضا کالیبر ساعت 3

شده تقریبا ساعت سه
صدای ویس های تو کرده گوشمو سر
تو که نمیدونی چقدر حالم بده
بعد تو شدم از کلی ادم زده
یه موقع هایی بزن تو سر بهم
نگو که دورمو کرده این سرنوشت
هر چی دروغ دادی خوب دیگه بسه بیب
سنگ بودی رفتی نشد تنگ دلت
خیلی گذشته ولی هنوز عکساتو دارم
بعد تو نشد دیگه اصلا خوب حالم
من آروم نمیشم تو آرومم کن
بیا منه دیوونه رو تو آدمم کن
چی بگم قصه هامون تلخه همش
بسه منم یه روز میرم خستم فقط
خودمو میزنم و میکشم نزار سر به سرم
یه روز میشه که دلت برام تنگ شه همش
هه
ساعت سه شد
03:00
ورس 2
صدای اروم کوچه های خلوت
مثل قلب منه تازه قلب منه بدتر
روزام سیاهه تاریکی مطلق
از شب نگم برات که میمیرم کلا
من دیوونه ام روانی آدم بیهوده
هر کی بهتر از من بوده باهاشی
چقد خوبه
من عادت کردم به تنهایی
آدمای دورمم میان هر از چند گاهی
خیلی سعی کردم که بشی فراموش
ولی نه نشد خیلی سخته برام خوب
خودت رفتی و خاطراتت پیشم موند
تو یادت رفته ولی من یادمه همشو
آدم خاطره میسازه که یادش بمون
نه فراموش کنه که یارش کی بوده
الکی همش میگفتی که دوسم داشتی
ولی تو که رفتی چرا تنهام گذاشتی
ورس 3
نمیخواستم کنم واسشون قلبمو پابلیک
ولی اینا زدن گاییدنش اخه واسه چی
نه خندم میگیره نه دردم میگیره
فقط هر چی میشه سری اشکم میریزه
من دیوونه ام روانی درکم کن
حال روحیم بده شدم کلی سر در گم
گرم تو بودم که یهو دیدم سردم شد
به خودم اومدم دیدم نیستی برگرد خوب
راستی هنوزم میکنم من پی ام هاتو چک
الکی بیهوده با این که تو بلک لیستم
راستی ساعت سه که میشه اشکم میریزه
با این که اصلا من به یادت نیستم
کردی فراموش منو چه راحت
آدما دورتم که خامت کردت اخر
با من که نشد ولی خب شاید
شاید با اون بتونی بمونی تا اخر