متن ترانه
ای ماه شبهای من تو مرا جانی
به تن طوفان زده خود درمانی
تو مرا از هرم عشق به کجا بردی
چه از این خوشتر که جان مرا بردی
دل کجا بردی
بهر عشقت تو مرا ز جهان کندی
دل من را تو از این آشیان کندی
جان به لب آمد برای نگاهت عشق
صبر و طاقت از دل بینشان کندی
دل و جان کندی
بیقرارت من شدهام ماه تابان
تو شدهای برای من نیمهای از جان
کار دلم کجا کشید با تو ایجان
به قلب این قصهی عشق شدهای مهمان
مرا تو زندگی شدی جانی و جانان
برای شبهای خموش مونس و درمان
عالمی دارد این ماجرای تو
میسپارم دل را به هوای تو
دلربایی تو ای ماه جذابم
جان به قربان آن خندههای تو
بیقرارت من شدهام ماه تابان
تو شدهای برای من نیمهای از جان
کار دلم کجا کشید با تو ایجان
به قلب این قصهی عشق شدهای مهمان
مرا تو زندگی شدی جانی و جانان
برای شبهای خموش مونس و درمان
مشاهده بیشتر