سلامیر یاد

عقربه داره تیک تاکش میکوبه
دنیام تو بودی و رفتی از تو خونه
دیوارا یه پرده ی سینما
خاطره ها رد میشه از تو قلب دیوونه

عشقی که دادی به باد
میدونی که خالیه جات
‌‌لحظه ها شیرین و ناب -بگو
هنوز منو داری به یاد

وقتی سرمون گرم بود و لیوان دست
وقتی شب لش میکردی بیحال و مست
صبح بیخیال نور آفتاب
که گاف دادیم تهش یهو دلا شکست

یادته موهات باد میخورد ، نگام محوت |
چشما برق ، مث تهران شبش
انگار حد و رد کرده بودیم
میچسبید بغلتو لبت بعدش

ولی زدیم قیدشو الان نیستیم
ندید عین تو ، چشمام هیشکی
داره دور میشه دستات ، گم شده حرفات
خوب نشد بازم هیچی

قول داده بودیم که سخت نشه باز
تا عمر داریم بمونه این دفتر باز
هر چی ساختیم غیب شد ، میدونیم حیف شد
لحظه ها رفته به باد

رو تن خاک
تو بده دست باد
بزار بره
هر چی یاد ماس

پا بزار
رو قلبم یادگار
بزار بره
هر چی یاد ماس

خوابیدم رو چمن خیس
فکرا کل ستاره ها
تصویرتو تو ابرا میبینم
روشن تری انگاری کنار ماه

ولی قلب من تاریک ترین
کامل نمیشه این پازل عجیب
میخوام باشی اما دور میشیم بازم
تو جلو چشامی هم انگار چشام ندیدت

مثل دوست خیالی
حست میکردم جات ولی خالی
کاش دیگه گم بشی دوباره تو
کمرنگ تا نمونه تصویری باقی

خوبیارو یادت رفت
وسط فیلم بغل هم تو خوابت تخت
میدون جنگ بود و پرت میشد بالش تهش و
الان همه چی تو سرش محو

نمیخوای عکسمو ببینی
پاک کنی اسممو از ذهنت
دروغ بود حرفات انگاری
من فکر کردم باشی هر جایی بهشت

گرفتم سخت ترین تصمیم
با اینکه میخواستمت کنارم فقط
دوست داشتن بس نبود تسلیم شدیم
دلم تنگ ترین آدم امشبم

رو تن خاک
تو بده دست باد
بزار بره
هر چی یاد ماس

پا بزار
رو قلبم یادگار
بزار بره
هر چی یاد ماس