سینا پارسیان پیغمبر

حتی اگه رو آب راه رفته بودم
یا حتی به کره ی ماه رفته بودم
تی اگه این شعر یوسف بود باز هم
مصرع به مصرع توی چاه رفته بودم
حتی اگه دستام به ابرا میرسیدن
طول قدم هام به فردا میرسیدن
یا بچه لاک پشت های توی چرک نویس هام
چاپ میشدن انگار به دریا میرسیدن
هی حتی اگه نرخ دلار هم میشکستم
میزدم و سر خدا رو میشکستم
حتی اگه پشت دست شاگردای تنبل
تو مدرسمون شیشه ها رو میشکستم
حتی اگه پیغمبرم بودم همین بود
چه پسری که دخترم بودم همین بود
سبز بهشت و سرخ دوزخ فرق دارن
در حالی که من کافرم بودم همین بود
خداوندا به فریاد دلوم رس
تو یار بی کسان و ما مانده بی کس
همه گویند سینا کس ندارد
خدا یار موئه خدا یار موئه چه حاجت کس