سینا پارسیان یه پیرزن مرده

یه قلب تو سرمه که مغزمو خورده
تو جمجمم انگار یه پیرزن مرده
خدا بیامرزه تموم امواتو
به تیغ توی گلوم به خار تو چشمام
اجازه دادم تا وقتی خودم تنهام
گاهی تو چشم و گلوت گپ بزنن با تو
یه عمر برای دلم هم پدری کردم
هم واسه نون شبش کولبری کردم
که باورش نشه باز دوباره حرفاتو
خون به دلم کردی بعد ولم کردی
هر دفعه زد به سرم تو عاقلم کردی
حالا کی دیوونس بگو کی من یا تو
خون به دلم کردی بعد ولم کردی
هر دفعه زد به سرم تو عاقلم کردی
حالا کی دیوونس بگو کی من یا تو
عشق قشنگه ولی عشق دلی نه به زور
بذار رد شم از این مسیر صعب العبور
چی میشه یک لحظه وا کنی اخماتو
یه قلب تو سرمه یه مغز تو سینم
با چشم میشنومو با گوش میبینم
منو بهم ریختی میبینی کاراتو
خون به دلم کردی بعد ولم کردی
هر دفعه زد به سرم تو عاقلم کردی
حالا کی دیوونس بگو کی من یا تو
خون به دلم کردی بعد ولم کردی
هر دفعه زد به سرم تو عاقلم کردی
حالا کی دیوونس بگو کی من یا تو