متن ترانه
هیچوقت نگفت کنارمه ولی باز
جز خاطره چیزی ازش نمیخوام
حتی با اینکه از همون اولش
به قصد رفتن اومده توو دنیام
شبیه موجا جایی بند نمیشه
از این همه دربه دری خسته نیست
جز سفرش عاشق چیزی نشد
جز چمدون به چیزی دلبسته نیست
برف شدم رو جاده ها نشستم
راهو زمستون کرده بودم نره
شبیه بچه ها به هر در زدم
کفشاشو پنهون کرده بودم نره
یه سایه هرشب پشت دیواره که
پاشو به سمت جاده ها میبره
پلای برگشت و شکسته و من
غرورمو واسش شکستم نره
تصوری از آدمی که باید
بعد از نبود اون بشم ندارم
این لحظه ها قنیمته واسه من
فردا بشه همینشم ندارم
برف شدم رو جاده ها نشستم
راهو زمستون کرده بودم نره
شبیه بچه ها به هر در زدم
کفشاشو پنهون کرده بودم نره
مشاهده بیشتر