شاهیا شده غریبه

بعدتو من
ب کی بگم
حرف دلم
بگه بخند
جون بده ب این تَنِ مُردم

بعدتو من
کجا برم
کج نشه راهم
بزنه قدم یادت با من


خورد میشه تصویرم تو این آیینه ک شکست
خون میشه تسکینم وقتی میگی یکی دیگ ب دلت نشست

آره

همین بسه برام
یکی هستش الان بگیره دستتو نشی تنها
مث من بغضت بگیره هرجا

نه
نگو تهش همینه
این لعنتی برت جنگیده
تورو تک دیده
دلش ترسیده
شده غریبه

میدونی هنوز یادمه صدات تو بغض آخرین نگاه گفتی ب یادتم هرشب با نور ماه حالا رفتی ُ من هنو هستم چشم ب راهت.

بعد من کی میخره حال بدتو
کی شده هواش عطر تو
کسی بگه بدتو
جاش
میشه جنگ یهو

بعد من اونا همه غریبن
شدن باب سلیقت
نزار نه بت نزدیک شن
میگیره درد قلبم
میبینی شده تلخ خندم

معلوم نیست نه باشم امروز یا فردا
حس کنیم عین روح هرجا
بگیره دلت صدا بزنی اسممو روزی صدبار

بمونی بی جواب
اشکت در بیاد
پُر بشی از شک ُ تردیدا
پاشی بیای
با اون سِت مشکیات