صابر کریمی جان جانان

عشق
آمد و با من قدم زد
نظم دنیا را به هم زد
سرنوشتم را عوض کرد

عشق
با من آمد زیر باران
شد دلیل خنده‌هامان
سرنوشتم را عوض کرد

عاشقانه، شانه به شانه
روانه می‌شوم هر شب من دیوانه با تو زیر باران
می‌زنم از خانه بیرون تا بیایم پیش تو ای جان جانان

عاشقانه، شانه به شانه
روانه می‌شوم هر شب من دیوانه با تو زیر باران
می‌زنم از خانه بیرون تا بیایم پیش تو ای جان جانان

من
قبل تو عاشق نبودم
حک شدی در تار و پودم
عشق تو شد یادگارم

من
دست خود را می‌گذارم
روی قلبت تا بدانم
در دل تو خانه دارم

عاشقانه، شانه به شانه
روانه می‌شوم هر شب من دیوانه با تو زیر باران
می‌زنم از خانه بیرون تا بیایم پیش تو ای جان جانان

عاشقانه، شانه به شانه
روانه می‌شوم هر شب من دیوانه با تو زیر باران
می‌زنم از خانه بیرون تا بیایم پیش تو ای جان جانان