علی واردر یه مرد

با صدای بی صدا
مثل یه کوه بلند
مثل یه خواب کوتاه
یه مرد بود یه مرد

تو این دنیای نامرد تو باش واسه خودت مرد
حتی اگه روز سخت داری و شبای سرد
کسی نمیزنه سر به این حال
من درک میکنم چون یجورایی هستیم شبیه هم
من ضربه خوردم از اینکه دروغ نگفتم تا حالا
شرفو نفروختم بخوام ازش پول درارم تا حالا
.اگه تو هم مثل منی کاپشنتو بپوش یالا
که باهم بریم تو خیابون زیر بارون حالا
یه نخ سیگار میچسبه روی لبت داداش
یه مرد از خوبی واسه کسی نمیخواد که پاداش
پس دمت گرم که مثل من یه رنگی نه که هفت رنگ
سخته زندگی کردن بین یه مشت گرگ هفت خط
زخمام معنی درد سرام و شبام معنی سر درد
واسه دردسرام و سردردامم نمیخوام همدم
دلت خیلی بزرگه ولیکن دل مردمت که از سنگ
وفاداریو جا آدما یاد میگیری از سگ
واسه مرغی دونه ریختی که تخمش خونه همسایس

ناراحت نباش میترسه یه روزی حتی از سایش
چون تا به خودش بیاد بخواد تو دلش بگه ای کاش
ناراحت نباش میاد بوی کبابش داش
دیدی رسم مردونگی خوبه شیرینه تهش
اونیکه یاد خوبیات بیفته میریزه اشکش
سلامت باشه حتی رفیق نارفیق سرش
که یاد داد رفاقت با هر کسی تئونه تهش

باصدای بی صدا مثل یه کوه بلند
مثل یه خواب کوتاه
یه مرد بود یه مرد
با صدای بی صدا مشت میزدن جنگیدم
مثل یه خواب کوتاه گذشت خاطرات و فهمیدم
که مثل یه کوه بلند پشتشون بود
ولی پشت من کسی نبود و پشتشونو من دیدم
یه مرد بود یه مرد که مردونگی ندید
یه مرد بود یه مرد تنها تو تمام مسیر
یه مرد بود که از خودش گذشت برای همه
ببین درد مردو میسازه زیادش بازم کمه
من سرتاپام زخمه تو باش سر تا یه مرهم
اگرم نمیخوای باشی نمک نریز روی زخمم
بزار برو که من از همه آدما دیگه کندم
حوصله خودمم ندارم جدیدا خیلی خستم
مردونگی خیلی درد داره نامردی کیف
چقدر رفیق دورمون بود زود گذشت اون روزا حیف
وقتی رفیق بودیم من داشتم هواشونو
با اینکه الان دشمن شدیم هنوز
یادم هستن ؟ من که هرروز
ولی به خودم میگم بسه دیگه تو این آتیش نسوز
سلامتی عشقم ، که گذاشت یک شب
رفت و الان نمیدونم بغل کیه امشب
یعنی اون کارا که با من میکرد رو با اونم میکنه ؟
خداروشکر یکی پیدا شده آرومش میکنه
منم همون مرد تنهام ، بی نیاز به هیچکس
از رو تنهاییمم نمیدم دست به هر کسی هیچوقت