علی پریانی شلغم ملغم

صبح پا میشم حال خودمم ندارم
عصبی هستم انگار کلا کلافم
زندگیم فقط ورق میخوره
دیگه حالم از خودم داره بهم میخوره
فقط بغض فقط استرس
بی انگیزه دیگه فس فس
پامیشم صورتو آبی میزنم
موهامو شونه میکنم مامیُ بغل
حیف ددی از سر کار نمیاد بگه این پسره میگیره پاچرو فقط
میگم والا بلا من حالم بده
زهر نبودش قلبمو زده
شدم مث اون بره ناقلا که، گرگ به گلش زده
کلها همه زردو بنفش
دستا پلمپ پر تتو خش
تیپا خفن یا که لشو مش
ولی کلها خالی توشون مغض شلغماین کارا که می‌کنی خیلی خنده داره
این حرفایی که میزنی خنده داره
رفتارام همش لشو پاره
ولی تا برسی بهم رفتم من دوباره
بیا ببین چطور حالم بده
بیا ببین شدم من از عالم زده
بیا شده دلم ماتم کده
ببین این غما پرو بالمو زده
منم موها بلند دختر نقش
به قول شما فولم نه
با استعداد اما گرگم من
مهربون احساسی گاهی دردم
تارف خلاف نه نه نه
نمیدم نم پس من ن ن
می‌دونی پرم از مشکلات درونی
تو رفتی پر شدش صبوریم
روی تنم فقط جای کبودیو
میزنم بیرون با ی لبخند مصنوعی
همه دپرس با فیس مضلومی ک
با این حال میبینی که من بیرون الان
با صدای بلند میخونم برات
دور ورم همه غرغن تو قرض
یا که همه گنگن رو مواد
میرم خونه بدون عطر و ادکلن
مامانم میگه میدی بوی سیگار خیلی تند
آقام روحش شاد همیشه پشتم بود
دوسم داشتش از صمیم قلبش
ولی من که با کسی کاری ندارم
واسه جنگیدن نه دیگه نایی ندارم
ی همدم واسه دلداری ندارم
من ی دلداری ندارم