متن ترانه
طبق معمول که میزدم بیرون هر عصر
مسیر خیابان تا خانه میشد برعکس
دم یه کافه با شیشه های دودی
میز های لهستانی صندلی چوبی
تو رو دیدم برق از سرم رد شد
نزدیک شدم اما حالتم عوض شد
صورتت گوله ی برف طور
چشا مشکی و کمرف طور
خنده هات قیمت مروارید
لبخندت صدف طور
تا حرف میزدی با من حواسم به چشات بود
یه آرامش خاصی توی لحن صدات بود
چه رویایی رو بافتم به موهای قشنگت
هزار تا قصه داشتن مژه های بلندت
صورتت گوله ی برف طور
چشا مشکی و کمرف طور
خنده هات قیمت مروارید
لبخندت صدف طور
مشاهده بیشتر