متن ترانه
به یاد خاطرات فصل گرمم
دیده ام تار است، از آه که پشت شیشه شد شبنم
به کدامین آرزویی دل ببندم؟
همچو دیوانه به دلبرانه ی که بخندم؟
در هزارتوها، محتاج به شهر پنهان چشمت
رد پاهایت، مدفون ز برف زمستان خشمت
بخدا گم شدم...
تو پیدا میشی، بر بالینم
همچون نقاش بیارای ذهنم
رنگی از رنگ بهشتی، خستم از خطوط مشکی
سپید برگ سرنوشتم را کن، مملو از معنای عشقی
تو آخرین منجی قلبم
تمنا کنمت تا پس مرگم...
مشاهده بیشتر