متن ترانه
بنواز دلم را به تماشای نگاهی
آورده نسیم سحری عطر تو را باز
تا تازه شود جان ودل و دیده به راهی
هر چند که مانده ست به دوشم غم یک کوه
بردی دل ما را به نظر چون پرکاهی
از روز نخستی که تو را دیده ام ای عشق
روزم شد تاریک تر از چشم سیاهی
صد شعله به نقش گل فیروزه می افتد
با یاد تو از سینه اگر برکشم آهی
آشوب جهان ریخته در جان دل من
آرامش نابم بده گاهی به نگاهی
بند آمده در سینه نفس از تب وتابت
دلدادترینم ،چه بخواهی چه نخواهی
مشاهده بیشتر