متن ترانه
امشب منِ دیوانه تمنای تو دارم
با این دل سودازده ، سودای تو دارم
اکنون که نمانده است مرا تاب و توانی
چشم طمع از همت والای تو دارم
روی تو به سوی دگران است و نپایی
من را که نظر بر قد و بالای تو دارم
پروا نکنی بر من و سرمست خرامی
گویی خبرت نیست که پروای تو دارم
ای مستی هر باده و انگیزهی هر شوق
این نشأة جانسوز ز صهبای تو دارم
ای روح مسیحا دم و ای قبلهی آدم
دل در گرو زلف چلیپای تو دارم
شب رفت و سحرآمد و من مست و تو مخمور
شوریده سرم چشم به مینای تو دارم
مشاهده بیشتر