محمدعلی، آرشام و رشید پیرزاد تکراری

هرجایی بی من سرپایی
منو تکرار خاطرات بازم تنهایی
کم داری واقعا حق داری
فقط بگو با فکر کی الان شبارو بیداری
دوز بالاس هی قرصامم بالانس
که نکشه کارم بازم به ماشین آمبولانس
سر حواس بی سردرد هواس
میگفت قلبت با ارزشه انگا از طلاس
توکه زدی همون قلبو شکستی دستی دستی
تو مستی گردن گرفتی چیه سنگین واست چرا سردرد گرفتی حالا جالبه که همه باهات رفاقت دارن همین ادمای دورتم از من گرفتی
همونا که حکم داداشیاتو میگفتی دارن با همون هولاام الان تو خوب گرم گرفتی
توام تکراری میشه واسش گرفتی؟
دور رو دوره تند باشه که بازم تکراره
زمین هرجوری باشه ولی کارمارو داره
تو بی دینی مطلق یه روح آزاد شد سرد
من همون شیطانم که عشق به خدا داره
داره تک تک لحاظه هامون رد میشه از مغزم
حتی بگم چمه بازم نمیفهمی چیه دردم
با تمام وجود به عشق تو کار کردم روزو
ولی شبو دلتنگیو درده به تو فکر کردن
اره یه جا هایی رد داده بودم
ولی گفتم واسه تو فقط رفتار خوبم
گفتم به پا چش نخوریم
حسودا هم بیناان هم یه جورایی کورن
چشمات هنو برق خاص توش هست
که تو این بی راهه هنوز سر به راه موندم
با اینکه بی معرفتی ولی دوست دارم
اصن این آهنگم بازم به عشق تو خوندم
دیگه تکراری شده حتی فیس فست
دیگه سین نمیشه حتی اس ام ست
من با تنهاییمو خدامم عاشقونه ترم
امیدوارم مثه من نشه استرست
تو داری میری با اونایی که هواتونو دارن
من پیکم بالا میره فقط به عشق هوادارم
چون اونا تهش واسه هوس شبونت بیدارن
ولی من هوادارام با آهنگام میخوابن
که فرق داریم اصنم تکراری شدیم
حرفات تو مغزمن انگاری خُلیم
تو خیابونا بودیم همش دس به گردن
گفتم هم عشقمی هم رفیقم بودی
که راستشو بخای حتی خونوادم شدی
وقتی هیچکس نبود گفتم امید من تویی
تو راست میگفتی مقصدمون جداس
سره عقده هامون باهم هم مسیر شدیم