مهرشاد دستفروش

بعد کلی سگدو زدن بازم پر نمیشه کیسه
هوا همیشه ابری نیست ولی چشمای تو خیسه
توهم یه بینوامیون این شهر درندشتی دیدی هرچه زجه زدی صداتو هیچکسی نشنید
دارو ندار تو یه مغز فقط تو این فکراست بازم کار تمومه داری میری خونه یکراست همه میگن ازش چیزی نخر چون دستفروشه
برو خونه فردا بدبختیات از نو شروع شه همون خونه ای که یه ماه عقب افتاده اجارش
حاجی نداری یه درده بگو اخه چیه چارش
خوب میدونم که تو شدی از زندگی عاصی
وقتی میرسی خونه بچت میگه بیا بازی خوب میدونم خسته شدی نیستش حال بازی لباساتو دراوردی گذاشتی تو جا لباسی
لبت ترک خورده از دوباره یه سیگاره کنجش
حتی پول سیگار درنمیاد روزی قد گنجشک
حتی بادیدن فیلم و سریال وا نمیشه اخمات تازه اگه طنز باشه نمک میپاشه رو زخمات
اینقدر خسته ای که نعشه میشی باز کنار سفره
اگه جیکت دراد همه میگن چیزی نگو کفره
روزا چه زود گذشت الان شده سی و چند سالت
تو که تنها نیستی تو این شهر زیاده امثالت
خیلی ادماهم تواین شهر اثیر این رنجن اونا نمیدونن که شدن با زندگیشون چند چند
وقتی بی پول میشی یه ادم نچسب بدبختیات برات میخونن رجز حتی نزدیک ترین رفیقات به دادت نمیرسن روزیتو پیدا میکنی همش از زیر سنگ

تو یه فقیریو خرحمالی تنها راه چارس افتخارت همین کفشو پیراهن پارس اره بایدم شبیه گچ سفید باشه رنگت چون که یه عده ای حقتو در میارن از چنگت
وقتی پول نداری حتی زنت برات میاد عشوه
واسه موندن باید بهش بدی صبح تا غروب رشوه
تواین کشور فقط زندگی کرد هرکی اقازادست
ماکه حامی نداریم حتی مرگمونم سادس میگن این زندگی سخته ولی نشو هیچوقت تسلیم
یکی نیست که بگه مگه توام قاطی این نسلی
توکه نفستم ازجای گرم بلند میشه بی رحم
خودت سیری خیال کردی منم مثل شما سیرم
ماکه جنسامونم داریم میدیم میره زیر قیمت
توام واسه امیدواری بخون برای ما هی متن
میگن دستفروشی نکن اقا دستفروشی ممنوع میگم باشه توام درکم نکن باشه خیلی ممنون
توکه نمیکشی سختی واسه درامدو خرجی
توکه واست مهم نیستش سرماها بیاد هرچی
مگه اونکه سیره حال گرسنرو میشه حالیش
اون یه بی احساسه چونکه روبراهه وضع مالیش
وقتی بی پول میشی یه ادم نچسب
بدبختیات برات میخونن رجز حتی نزدیک ترین رفیقات به دادت نمیرسن روزیتو پیدا میکنی همش از سنگ