متن ترانه
تو چه کردی که دگر یار نخواهم
که دگر یار ندانم احدی را
تو به انگیزهٔ عاشق شدنم آمدی تا دور کنی بغض و بدی را
تو چه کردی که تورا با همه دنیا نه عوض میکنم و خسته نمیشم
هرچه پیش آید و هرچی که دلت خواست بگو
من همان آغوش همیشم
تو بال و پرم هستی و من بال و پر تو
میچرخی به دور من و من دور و بر تو
پرواز کن اینبار بشم همسفر تو
تو یار منی و نفست هست هوایم
من عشق بدم عشق بمانی تو برایم
از حس تو پر شد همه جا حال و هوایم
خالی شدم از درد نمیدانی چه کردی
تو درد نمیدی و فقط مرحم دردی
تو عشق مرا با کسی تکرار نکردی
مشاهده بیشتر